به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، جک استراو، وزير خارجه پيشين انگليس و رئيس کميته مشترک دوستي ايران و انگليس که اخيرا به تهران سفر کرده بود، در يادداشتي که روز گذشته (جمعه) در روزنامه اينديپندنت منتشر شد، از آمريکا خواست تا از فرصتي که براي مذاکره با ايران دارد براي توافق نهايي استفاده کند.
در ادامه متن يادداشت جک استراو در روزنامه اينديپندنت را ميخوانيم:
اوايل هفته گذشته هنگامي که پس از 9 سال همراه هيئت نمايندگي پارلماني انگليس از فرودگاه امام خميني به هتل خود در مرکز تهران ميرفتم، زيرساختهاي اين شهر، اتوبانها و خطوط جديد مترو که در دست ساخت بود من را شگفت زده کرد. با وجود تحريمها، تهران اين روزها بيشتر شبيه به مادريد و آتن به نظر ميرسد تا مثلا بمبئي و قاهره.
اولين سفر من به ايران در اواخر ماه سپتامبر سال 2001 ميلادي انجام شد. بلافاصله پس از حملات 11 سپتامبر. محمد خاتمى، رئيس جمهور ميانه رو ايران در آن زمان با شجاعت حمايت اخلاقي و عملي کشورش براي مقابله با القاعده را به آمريکا پيشنهاد کرد.
پس از تهران مستقيما به اسرائيل رفتم. اسرائيلي ها آن زمان به خاطر آنکه من در مقالهاي در مطبوعات ايران از اسم "فلسطين" به جاي صفت "فلسطيني" استفاده کردم يک مناقشه ديپلماتيک به راه انداختند.
ضيافت من لغو شد و ديدار با آريل شارون، نخست وزير وقت اسرائيل چندين ساعت به تعويق افتاد. پشت اين اتفاق بيمعني يک مسئله خيلي بزرگتر است که هنوز نيز وجود دارد. اينکه آيا اسرائيل با پايان انزواي ايران موافق است يا اينکه هنوز ترجيح مي دهد ايران يک دولت منزوي در سطح جهاني براي هميشه باقي بماند.
از آنجا که سياست اسرائيل و آمريکا در هم تنيده است، اين يک سوال بزرگ براي دولت آمريکا نيز محسوب مي شود. تعداد مدارک دکتراي آمريکايي در کابينه حسن روحاني، رئيس جمهور ايران نسبت به کابينه باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا بيشتر است. با اين حال، آمريکا با قضاوت اشتباه درباره ايران و "محور شرارت" خواندن آن از سوي جورج بوش به سرعت تمام پتانسيل پيشنهاد شده از سوي خاتمى براي ايجاد روابط حسنه با غرب را از دست داد. در واقع، سياست آمريکا به شکلي دولت خاتمى را تضعيف کرد که اصلاح طلبان قدرت را از دست داده و تندروهايي مانند محمود احمدينژاد جايگزين وي شدند.
تحريمها ميتواند اثرات عجيبي هم داشته باشد. گفته ميشود که سال گذشته 500 خودرو پورشه وارد ايران شد. کوکاکولا هم همه جا در دسترس است. اما تحريمهاي بانکي به اين معني است که بيماران سرطاني براي حفظ جان خود نتوانند به داروهاي وارداتي که به صورت رسمي از تحريمها معاف شدهاند، دسترسي داشته باشند.
توافق موقتي که در ماه نوامبر بين ايران و گروه 1+5 در شهر ژنو منعقد شد، از روز دوشنبه اجرايي ميشود. پايان همه تحريمها قطعا منافعي براي ايران خواهد داشت. براي انگليس هم همينطور است. بيشتر و فراتر از موقعيتهاي تجاري که ايجاد ميشود، عاديسازي روابط اساسا داراي منافع ذاتي است، آن هم نه فقط براي حل مشکل کشورهايي چون سوريه، عراق، لبنان و فلسطين که ايران در آنها نفوذ دارد.
اين بار اگر توافقي صورت نگيرد ايران نخواهد بود که مانند دوره احمدينژاد منزوي ميماند، بلکه تحريمها هستند که رو به فرسايش ميروند. روسيه و چين که کنار ميکشند. فشار صادرکنندههاي اروپايي هم به خصوص ايتالياييها و آلمانيها تشديد ميشود. (هواپيماي لوفتانزايي که با آن از تهران برميگشتيم پر بود از تجار آلماني.) از همه مهمتر، هيچ تضميني نسبت به آينده فعاليتهاي هستهاي ايران وجود نخواهد داشت. جهان به جاي آنکه کمتر خطرناک باشد، خطرناکتر خواهد شد و اين قطعا مورد علاقه اسرائيل هم نخواهد بود. فکر ميکنم حتي شارون هم اين را ميفهميد. آيا نتانياهو اين مسئله را متوجه خواهد شد؟
منبع:فردا نيوز